سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به یاد دارید که لذتها تمام شدنى است ، و پایان ناگوار آن برجاى ماندنى . [نهج البلاغه]
 
شنبه 88 تیر 13 , ساعت 12:45 صبح
 

فیلم ها و سریالهای تلویزیونی :

مرحوم امام (ره) در رابطه به اهمیت فیلم های تلویزیون خطاب به شورای صدا و سیمای وقت فرمودند:

« ما بخواهیم یک جمهوری اسلامی در ایران محقق بشود، همین که بگوییم جمهوری اسلامی، رأی بدهیم به جمهوری اسلامی کار تمام نیست. باید دستگاههای اطلاعاتیش روزنامه هایش، رادیو تلویزیون، ادارات ، تمام مراکز دولتی و تمام مراکز ملی، بازار ، در صحرا، در داخل، در کارخانه ها باید طوری بشود که هر کسی و ارد اینجا شده خودش احساس کند که وارد شده است در یک دستگاهی که از اسلام آنجا خبر هست، اثر هست از اسلام، باید قدم اسلام در همه این دستگاها باشد و آن چیزهایی که برخلاف موازین اسلامی است، برخلاف جمهوری اسلامی است که همه برخلاف مصالح ملت است، اگر باشد اینها باید از بین برود.

مثلاً در تلویزیون یک قضایا، قضایای فیلم هاست. این فیلم ها باید یک فیلم های آموزنده باشد .

فیلم هایی که وقت نگاه کنند جوان های ما، منحرف بشوند، اینها را باید از آن احتراز کرد...»

(صحیفه نور ج10 ص 11)

فیلم ها و سریال های تلویزیون نقش به سزایی در تربیت جامعه و تشویق جامعه به سمت ارزشهای ملی و اسلامی وانسانی دارند. یک سخنرانی را ممکن است 10 هزار نفر یا 100 صدهزار نفر گوش دهند ولی یک فیلم و سریال را ممکن است میلیون ها نفر تماشا کنند و تحت تأثیر قرار بگیرند. بنابراین اگر فیلم ها آموزنده و به دور از انحراف باشد بسیار تأثیر گذار و مستوجب اجر و پاداش فراوان الهی است و به همین نسبت اگر مخرب و منحرف باشد خیانت بزرگی صورت گرفته، مستوجب عقاب الهی، و اثرات نامطلوبی را بر فرد و جامعه به جای می گذارد.

در اینجا لازم است تذکری عرض کنیم و آن اینکه روی سخن در این مقال با فیلم ها و سریالهای تلویزیون است هر چند که بحث فیلم یک بحث عام است و شامل فیلم های سینمایی نیز می شود؛ اما با عرض تاسف باید گفت انحرافات فرهنگی و متأسفانه حمله به مقدسات دینی در سینما آنقدر زیاد است که اگر بخواهیم سینما را نقد کنیم و موارد انتقاد را از محاسن و امتیازات آن(بخصوص در فیلم های سالهای اخیر و خصوصاً بین سالهای 76 تا 83) جدا کنیم، تخصیص اکثر پیش می آید و تخصیص اکثر قبیح است. لذا باید بگوییم که وضعیت فرهنگی و دینی در سینما آنقدر ناامید کننده است که تعریف و تمجیدهای چاپلو سانه و اغراق گونه فیلم ها در جشنواره ها، قلب جریحه دار حضرت ولی عصر (ارواحناله الفدا) را التیام نمی بخشد. فقط در این بخش از خداوند خواستاریم که هر کس در عرصه سینما برای ترویج و اعتلای دین و فرهنگ الهی تلاش می کند و رضای خدای متعال را در نظر دارد موفق و موید و مأجور بدارد و هر کس خیانت به دین می کند و در جامعه ترویج فرهنگ غلط و ضددینی می کند، اگر قابل هدایت نیست، خوار و ذلیل و رسوا و در دنیا و آخرت به اشد مجازات عقاب کند. آمین

اما فیلم ها و سریالهای تلویزیون و محتوای آنها دارای نقاط ضعف و انتقاد زیادی است که اگر بخواهیم همه آن موارد و مصادیق را بیاوریم، مثنوی هفتاد من کاغذ می شود . لذا از باب نمونه به بعضی از آنها اشاره می کنیم.

1- استفاده ابزاری از عنصر زن و ترویج شهوات:

چند سالی است که استفاده از زن به عنوان یک ابزاری برای جذب مشتری و مخاطب از مجله ها و فیلم های سینمایی به عرصه سریالهای تلویزیونی کشیده شده و اغلب فیلم ها و سریالها در این مسابقه از قافله عقب نمانده است.

قبل از بیان انحرافات در این بخش ابتدا مختصری از احکام فقهی و شرعی حجاب نگاه و پوشش را ذکر کرده و بعد به بیان آفات برنامه های تلویزیونی می پردازیم.

مشهور فقها و مراجع محدوده حجاب زن را پوشش همه بدن به جز قرص صورت و دستها از مچ به پایین می دانند.

سوال ) پوشیدن مانتوهایی که برجستگی های بدن (مانند پشت و سینه) را نمایان می سازد، چگونه است؟

همه مراجع: اگر باعث تهیج شهوت باشد، جایز نیست.

سوال)آیا پوشاندن زیر چانه و کف و روی پا،در مقابل نامحرم واجب است؟

همه مراجع (به جز مرحوم تبریزی وآیه اله مکارم شیرازی): آری باید آنها را از نامحرم بپوشاند.

ایت ا... مکارم شیرازی: پوشاندن زیرچانه واجب است؛ ولی پوشاندن کف و روی پا تا مچ واجب نیست.

مرحوم آیت اله تبریزی(ره): پوشاندن زیرچانه واجب است؛ ولی پوشاندن کف و روی پا تا مچ بنابر احتیاط، واجب است.

معنای حجاب از دیدگاه مقام معظم رهبری (حفظه الله):

«... حجاب برای زن به معنای ذلت نیست، بلکه به معنای عصمت و حفظ زن است و نه فقط عصمت و حفظ زن، بلکه عصمت و حفاظت زن و مرد هر دو ... حجاب به معنای چادر نیست؛ اما چادر در نزد ما ایرانی ها که زن های ما از قدیم داشتند، بهترین نوع حجاب است. بدون چادر هم حجاب ممکن است. حجاب به معنای پوشیدن سالم نه پوشیدنی که از نپوشیدن بدتر است به تعبیر روایات پوشیده عریان که در عین پوشیدگی مثل انسان برهنه و عریان است. آن پوشیدن به درد نمی خورد. حجاب نیست. پوشیدن سالم که سر و مو و گردن و بدن و تمام سرتاپای بدن زن را پوشانده باشد... اسلام در باب حجاب پوشش را معین نکرده است؛ مقصود را معین کرده است . مقصود این است که دیدار زن و مرد و ملاقات طبیعی آنها به صورت روزمره تبدیل به یک عامل تحریک نشود و این هدف اسلام است .»(نکته های ناب، ج5،صفحه 67،68 نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها)

قسم حضرت عباس یا دم خروس !!!

نگارنده به یاد دارد در جلسه ای که کارگردانان، تهیه کنندگان و دست اندرکاران صدا و سیما افراد تشکیل دهنده آن جلسه و سخنران جلسه آقای ضرغامی رئیس محترم صدا و سیما بودند و این جلسه از تلویزیون پخش شد؛ ایشان در رابطه با ر عایت موازین شرعی در برنامه ها فرمودند: «صدا و سیما در مورد مسائل شرعی و پوشش و امور دینی برنامه ها در تحدید است.» یعنی بنابر فرمایش ایشان برنامه های صدا و سیما در چهارچوب موازین شرعی تعریف می شوند . با بیان مقدمه گذشته در مورد حجاب و مصادیقی که خواهد آمد باید به آقای ضرغامی عرض کنیم: آقای ضرغامی !! قسم حضرت عباست را قبول کنیم یا دم خروس را باور کنیم؟!!!( سخنرانی آقای ضرغامی در جمع مسئولین صدا و سیما تابستان 85)

1-بی اهمیتی به بحث پوشش شرعی و حجاب و نوع لباسها در سریالها:

به نظر می رسد که فتح باب این انحراف از سریالهای محاکمه و کیف انگلیسی از شبکه یک شروع شد که گردن و گوش و زیرگلوی بازیگران زن نمایان بود و بعد از آن در بیشتر سریالهای تاریخی مربوط به زمان قبل از انقلاب و سریالهایی مثل مدار صفر درجه شبکه 1 – چهل سرباز از شبکه دو – دکتر قریب از شبکه 3 خیلی عادی این قضایا اتفاق افتاد و دامنه این انحراف به سریالهایی مثل یوسف پیامبر هم کشیده شده است.

فتح باب پوشیدن مانتوهای کوتاه و چسبان و جلف در تلویزیون از سریال جایزه بزرگ کار مهران مدیری شروع شده و اینک در اغلب سریالها شاهد این انحراف هستیم.

و در پوشش سریالهایی مثل مرگ تدریجی یک رویا(شبکه دو) – آیینه های نشکن شبکه دو و در پوشش نقشهای پرستاران در سریال دکتر محمد قریب و بسیاری از سریالهای در حال پخش این موضوع یک امر بسیار طبیعی و عادی و نوعی برگ برنده برای تهیه کنندگان و کارگردانان این سریالها محسوب می شود.

به این جملات پرمعنی و تکان دهنده ی مقام معظم رهبری در دیدار با وزیر علوم و روئسای دانشگاهها در تاریخ 17/10/83 توجه فرمائید تا بیشتر به قبح این انحرافات واقف شوید.

«... در خبرها خواندم که یکی از مسئولان یک مرکز مهم سیاسی در آمریکا گفته( به جای انداختن بمب، دامن های کوتاه برایشان بفرستید!) راست می گوید؛ اگر برای کشوری شهوات جنسی و اختلاط بی رویه زن و مرد و دختر و پسر را ترویج کردند و جوان را به راه هایی کشاندند که غریزه او هم به طور طبیعی متمایل به آن است دیگر احتیاج به استفاده از توپ و تفنگ علیه یک ملت نیست.»(سایت اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری )

ایشان در جای دیگر فرمودند:

«... انسان در خیلی از فلیم ها و کارهای نمایشی مشاهده می کند که برای جلوه دادن به کار، از جاذبه های جنسی استفاده می کنند، در موسیقی یک طور دیگر!! در بعضی از هنرهای دیگر...»

(بیانات مقام معظم رهبری در جمع اصحاب فرهنگ و هنر و اندیشه کشور 1/5/1380- نکته های ناب ج2)

این استفاده ابزاری از عنصر زن و جاذبه های جنسی زنان نه تنها در سریالها و فیلم ها بلکه در تبلیغات بازرگانی به وضوح مشاهده می شود و می بینیم که امروز برای هر تبلیغی از زن استفاه می شود.

تبلیغات موبایل، اجاق گاز- یخچال- تن ماهی- شامپو- صابون- مایع دستشویی- سیم کارت و حتی برای امداد خودرو... حتماً از یک خانم استفاده می شود.

براستی اگر بانوان مکرمه و زنان جامعه می دانستند که چرا کلاهی بر سرشان رفته و اینک حتی در مقوله هنر و صدا و سیما از آنان به چشم یک کالا نگاه می کنند؛ صدا و سیما را به آتش می کشیدند.

در اغلب سریالها چادر و حجاب مخصوص نقش های پیر زنها و مادر بزرگ هاست و زنان جوان که نقش خانمهای فهمیده و باشعور و دانا را بازی می کنند بدون پوشش چادر و حجاب سنگین و مناسب هستند. گویی مقوله حجاب یک تحجر دینی و عقب ماندگی است و مخصوص قدیمی ها.

در بعضی از سریالها بعضی از مد لباس ها نقش مروج مد در جامعه را ایفا می کند و بعد از مدتی در بازار مدل لباس فلان بازیگر معروف ترویج می یابد.

آری تلویزیون در برنامه های خود عملاً رنگ های زننده و لباس های تنگ و مدلهایی را که در شان یک زن و مرد مسلمان نیست ترویج می کند و مهر تأیید می زند.

این مطلب از دو حال خارج نیست. یا جامعه به این سمت رفته و صدا و سیما مدل های جامعه را انعکاس می دهد و یا تلویزیون خود اینها را ترویج و مردم از صدا و سیما و تلویزیون الگو می گیرند.

در هر دو صورت ترویج این کار از طرف صدا و سیما محکوم است چرا که در حالت اول ، صدا و سیمایی که پیشوای فرهنگی جامعه است از جامعه رنگ می گیرد و نه تنها در خلاف امری قبیح قدمی بر نمی دارد بلکه یک ناهنجاری را تأیید می کند و در صورت دوم که قبح آن از حالت اول بیشتر است به ترویج گناه و باطل پرداخته است. اولی تأیید گناه است و دومی ترویج گناه و حساب این دو با خداوند سریع الحساب و شدید العقاب است.

2- عادی جلوه دادن روابط زن و مرد نامحرم در اغلب سریالها:

اختلاط زن و مرد و ریختن قبح بعضی از روابط غیرشرعی جزء لاینفک اغلب سریالها شده و گویی بدون این موضوع ساخت سریال در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران محال است.

عادی نشان دادن دوستی های دختر و پسر در اغلب سریالها به بهانه اینکه بعداً ممکن است با هم ازدواج کنند. عادی نشان دادن شوخی ها و گفتگوی بین دو نامحرم مثل شوخی های طنز چهارخونه از شبکه 3 و سه در چهار از شبکه 1- زندگی به شرط خنده از شبکه استانی؛ همه مدرک گویایی بر ترویج این انحرافات در جامعه توسط تلویزیون است و جالب اینکه همیشه بعد از اتمام این سریالها از دست اندرکاران و بازیگران تقدیر می شود و

ذره ای از ارزشهای دینی در برنامه ها ملاک برتری قرار نمی گیرد.

در سریال مرگ تدریجی یک رویا که از شبکه 2 پخش می شد؛ بازیگر نقش مارال قبل از ازدواج با شخصیت حامد که آن موقع نقش یک ویراستار را داشت خیلی عادی و مثل یک زن و شوهر به گفتگو می نشیند- دختر خود با دسته گل به خانه حامد می رود- با شیرینی دفتر کار حامد می رود- سر سفره روبروی هم می نشینند و به هم خیره می شوند از آن نوع نگاه هایی که زن و شوهرها به هم می اندازند- و همه اینها موقعی اتفاق می افتد که هنوز معلوم نیست قصد ازدواج دارند یا ندارند. آخر شب مارال تنها سوار ماشین حامد می شود و صندلی جلو می نشیند.

بعد حامد با نگاهی عمیق به مارال خیره شده بعد از لحظاتی می گوید« یه جورایی ازت خوشم اومده» این در حالی است که طرفین از هم و خانواده هم شناختی ندارند- این دو با نگاه خیره خیره از هم جدا می شوند و در ملاقات بعد مارال مدام به آینه نگاه می کند و چشم و ابرو خود را چک می کند تا مقبول واقع شود.

3- عشق های مثلثی :

ترویج عشقهای مثلثی از اینکه بالاخره فلانی با بهمانی ازدواج می کند یا خیر یکی از راههای جذب مخاطب در سریالهای تلویزیونی بخصوص در سالهای اخیر شده است. آقای الف عاشق و دلباخته خانم «ب» است ولی خانم «ب» خود دلباخته آقای «ج» است یا برعکس. حدود 40 یا 50 قسمت مخاطب به پیامهای اخلاقی سریال و یا پیام های سیاسی و اجتماعی و تاریخی آن سریال توجه ندارد بلکه در این مدت پیگیر است که بالاخره کدام با کدام ازدواج می کند.

نمونه این انحراف را می توان در سریال مدار صفردرجه و کیف انگلیسی از شبکه 1 و برخی سریالهایی که از شبکه 3 پخش می شود مشاهده کرد. این روش جذب مخاطب نوعی کپی برداری از سریالهای غربی و شرقی است برای نمونه کارهای خارجی می توان به سریال امپراطور دریا و افسانه جومونگ از شبکه 3 را نام برد که شاهد هستیم خارجی ها نیز برای جذب مخاطب از این حربه استفاده می کنند.

برای هر کدام از انحرافات مذکور در این باب مثالهای زیادی را می شود ذکر کرد که چون بنای ما بر اختصار است به همین مقدار بسنده می کنیم.

با توجه به اینکه بازیگران نقش اول فیلم ها و سریالها متاسفانه یا خوشبختانه در جامعه ما الگوی جوانان ما هستند و همه آفات مذکور، مستقیم یا غیرمستقیم پیامهای انحرافی را در ذهن و جان جوانان ما القاء کرده و شاید به جرأت بتوان گفت ریشه بسیاری از آسیب های اجتماعی- طلاق ها و مدگرایی ها و تجمل گرایی ها و حاکمیت پول و شهوت در جامعه ما صدا و سیما و سریالهای آن است بر این اساس باید بگویم که عقلاً یا صدا و سیما جاهلانه منویات استعمار را در کشور عملی می کند و یا با ابراز تأسف اگر حالت اول را نپذیریم باید بگوییم نقش مهره استعمار را در کشور ایفا می کند . امیدواریم تهیه کنندگان و دست اندرکاران ساخت این برنامه ها به خود آیند و از خواب غفلت بیدار شوند و کاری که استعمار باید با کلی پول و صرف انرژی در کشور انجام دهند تا به منافعشان دست یابند؛ اینان با دستان خود انجام ندهند.

ممکن است تهیه کنندگان این سریالها برای توجیح این انحرافات بگویند: اینها نمک سریالهاست و اگر اینها نباشد فیلم ها بی مزه و بی نمک است.

در جواب باید عرض کنیم نمک را به آش می پاشند نه اینکه آش را در نمک بریزند.

2- تضاد و دوگانگی چهره نقش اولی ها در فیلم ها و چهره بیرونی و واقعی آنها:

وقتی از آقای فرج ا.. سلحشور می پرسند چرا از آقای مصطفی زمانی بازیگر نقش یوسف پیامبر برای این نقش استفاده کردی یکی از دلایل را نداشتن سابقه قبلی و بیرونی متضاد با نقش مورد نظر می داند. بنابراین چهره بیرونی افراد انتخابی برای نقش های مذهبی و اخلاقی تأثیر مستقیمی در ذهن مخاطب ایجاد می کند.

برای مثال وقتی یک شخصیت زن در یک فیلم محجبه عفیف و ممتاز جلوه گری کند اما بازیگر نقش مذکور در سمینار و همایش بی حجاب و با وضع زننده حاضر شود؛ با دوگانگی که در ذهن مخاطب ایجاد می شود، ارزش و تأثیر فیلم، خود به خود از ذهن مخاطب محو و چه بسا تأثیر معکوس بگذارد.

متأسفانه برخی از بازیگران و سینما با وضع بسیار زننده ای در مجامعه عمومی، همایش های داخلی و خارجی ظاهر می شوند و حتی بعضی مثل خانم y,x در جشنواره های بین المللی بدون حجاب و با وضعیت تأسف آوری ظاهر می شوند. این در حالی است که برخی از آنان در سالهای گذشته در سریالهای تلویزیونی نقش های مثبتی را هم به نمایش گذاشته اند.

براستی کدام مرجع قضایی به عملکرد اینان در خارج از کشور که با عنوان نماینده ایرانی و اسلامی شرکت می کنند؛ رسیدگی می کند؟؟!

3- تبلیغ سوء و سوء تبلیغ در سریالهای تلویزیونی:

تبلیغ به بدیها و ترویج ناهنجاری ها را تبلیغ سوء گویند. تبلیغ سوء همان چیزی است که شیاطین و شیطان صفتان آن را می خواهند. با بیان انحرافات و آسیب های سریالهای تلویزونی تاکنون تبلیغات سوء این رسانه را بررسی کردیم. اما خطرناکتر و مضرتر از تبلیغ سوء، سوء تبلیغ است یعنی بد تبلیغ کردن ظاهر شود، اثرات نامطلوب در نتیجه بد جلوه دادن نمایشات بر جامعه وارد می شود که جبران دومی (سوء تبلیغ) از اولی بسیار مشکل تر است. برای روشن تر شدن این مطلب به این چند نمونه از باب مشت نمونه خروار توجه فرمائید.

*در سریال میوه ممنوعه که از شبکه دو در ماه رمضان سال 86 پخش می شد. یکی از معدود اتفاقاتی که ممکن است در جامعه اتفاق بیفتد یعنی دلبخاته شدن یک پیرمرد 70 ساله به دختری جوان؛ به تصویر کشیده است که با توجه به این همه موضوعات و آسیب های اجتماعی، تهیه کننده دست بر نقطه ای گذاشته که مصداق آن خیلی خیلی کم پیدا می شود. عشق یک پیرمرد 70 ساله مسجدی و اهل نماز شب در این سریال عشق این پیرمرد که از طریق شرعی دنبال می شود و از این جهت هیچ گونه گناهی متوجه عملکرد او نیست را تا سر حد کفر و بر باد دهنده هفتاد سال عبادتش جلوه می دهند و در مقابل از قبیح نشان دادن روابط نامشروع زنان و مردان در سریالها خبری نیست.

*در بعضی از سریالها مردان مثبت بدون ریش و ظاهری مذهبی و چهره افراد پول پرست و شیاد و نقشهای منفی با ریش به تصویر کشده می شود مثلاً سریال یک وجب خاک» که ماه رمضان 86 از شبکه 3 پخش می شد که آقای کامرانی بازیگر پول دوست و ریاست طلب و شیاد و مسئول قرض الحسنه با ریش و ظاهر مذهبی به تصویر کشیده شد. این موضوع تصویرسازی زشتی را از چهره های مذهبی در جامعه ایجاد می کند و فضایی برای سوء استفاده فرصت طلبان در جامعه ایجاد می کند.

گاهی از تکیه کلامهای مذهبی برای افراد شیاد در سریالها استفاده می شود که این خود نوعی تمسخر متدینین در فیلم های تلویزیونی است.

*در بعضی از سریالها به دلیل عدم کار کارشناسی مناسب خرافات و مسائل اشتباهی را در ذهن بیننده ایجاد می کند که باید بعد از این سریالها کلی انرژی مصرف کرد تا آن مسئله اشتباه را از ذهن مخاطب پاک کرد. مثل سریال «اغماء» ماه رمضان 86 از شبکه 1 که در این سریال شیطان دارای قدرت فوق العاده نشان داده می شود به گونه ای که فردی را از مرگ نجات می دهد و در جایی دیگر از فردی که توبه کرده انتقام می گیرد و به وسیله دختری که منحرف شده، دختر دکتر پژوهان را زیر ماشین می کند در حالی که این مسئله با صریح آیات قرآن منافات دارد چرا که شیطان فقط می تواند وسوسه گری کند و هیچ سلطه فیزیکی بر انسانها ندارد .

*در بعضی از سریالها مثل سریال میوه ممنوعه، نقش روحانی بسیار کم رنگ جلوه داده می شود و روحانی تأثیر جدی بر مخاطبین و اطرافیانش ندارد و اذکار نماز را صحیح

نمی خواند

*در برخی از سریالها مثل سریال «زیرزمین» که ماه رمضان سال 85 از شبکه 3 پخش

می شد .

احکام و مسائل شرعی به طرز فجیعی به اشتباه به بیننده القاء می شد مثل جایی که بازیگر نقش دزد که در خانه آقا صابر ساکن شده بود در مکالمه ای که بین او و آقا صابر رخ داد و آن دزد به طور صوری مشغول وضو گرفتن بود آقا صابر به اسم امر به معروف و نهی از منکر دو مسئله غلط را به او تذکر می دهد!!1

که به دلیل بنای بر اختصار از ذکر جزئیات آن صرف نظر کرد و در این موضوع به همین مقدار بسنده می کنیم.

4- ترویج فرهنگ هزل و لودگی و سخرگی در طنزها:

شکی نیست که گاهی زبان طنز یک ابزار مناسبی برای بیان مشکلات و ناهنجاری های جامعه است البته به شرطی که از ماهیت طنز خارج نشده و لودگی و صرف خنده جای آن را نگیرد

اغلب طنزهایی که در سالهای اخیربه خصوص به طور مستمر و سریال گونه ساخته شده است از این آفت و انحراف تهی نبوده و بعضاً اکثر موارد آن جزء لودگی چیز مثبتی در بر نداشته است به نظر می رسد که نقطه شروع این فرهنگ در طنزهای سیما از طنز 77 در سال 1377 شروع شد و با «نود شب» «شب های بره» «مرد هزار چهره و دو هزار چهره» زندگی به شرط خنده –چهارخونه ادامه پیدا کرد.

هنر این گونه طنزها القاء تکیه کلامها و دوری از جدیت و همه چیز را به مسخرگی و هجو کشاندن است .

تکیه کلامهایی مثل ببخشید! – اینه- چکار می کنی- به به- خوب بید- زشته زشته- گاهی اثرات این گونه طنزها از تکیه کلام فراتر و به مرحله عمل می رسد .

به طور مثال یک نوجوان می گفت تا قبل از سریال «شب های برره» ما وقتی در مدرسه به همکلاسیمان می رسیدیم، مثل آدم به هم سلام می کردیم و به هم دست می دادیم، اما با پخش سریال مذکور دیگر آن عادت سابق را کنار گذاشته و با پا به هم سلام می کردیم و گاهی نیز به طور وحشتناکی به طور دسته جمعی بر روی همدیگر خودمان را پرتاب می کردیم!!!

البته هیچ کس با خنده و مزاج و شوخی و طنز مشکلی ندارد به شرطی که به هم خندیدن ولودگی نباشد .

طنز پردازان اگر توانستند بدون اینکه فرهنگ غلط را ترویج کنند و بدون اینکه با دست و پا تکیه کلام و چشم و ابرو در جهت مسخره کردن و غیبت کردن از دیگری استفاده کنند، مردم را به خنده وادارند و لحظات خوشی را برایشان ایجاد کنند؛ آن وقت می توانند ادعا کنند که هنر طنز دارند در غیر اینصورت این حرکات و اعمال را دلقک ها و میمونهای سیرکها هم به طرز جالبی اجراء می کنند و مردم را می خندانند.

امیدواریم هر کس که در این حیطه برای رضای خداوند متعال قدم مثبت بر می دارد موفق و موید باشد ان شاء ا... در پایان سخن خود را با تذکری دوستانه و دلسوزانه به مسئولین صدا و سیما و تهیه کنندگان و کارگردانان و بازیگران و همه دست اندرکاران این عرصه به پایان می رسانیم.

هنرمندان عزیز! بدانید هنری که خداوند در وجود شما به ودیعه نهاده یک امانت الهی است و شما مختارید که از این امانت جوانمردانه استفاده کنید و در جهت عطا کننده اش استفاده کنید و یا خائنانه آن را در خلاف میل و رضای هنرمند عالم هستی به کار گیرند .

لیک بدانید که در روزی که از نعمتها و اعمال پرسیده می شود؛ از شما نیز سوال می شود که با آن امانت در چه جهتی استفاده کردید. در آن روز وای به حال کسانی که رضای خلق را بر رضای خداوند مقدم داشتند و بد به حال کسانی که با فیلمشان ، با بازیگر یشان و با هنرشان مردم را به گمراهی کشاندند.

ربنّا....

اهدانا الصراط المستقیم

صراط الذین انعمت علیهم

غیرالمعضوب علیهم

والاالضالین

«والسلام »

حبیب الله حاتمی فرد- بهار 1388

منابع

1- صحیفه نور- انتشارات شرکت سهامی چاپخانه وزارت ارشاد اسلامی – چاپ بهمن 61

2- توضیح المسائل 13 مرجع مطابق با نظر سیزده تن از مراجع تقلید

3- رساله دانشجویی مطابق با نظر ده تن از مر اجع عظام- سید مجتبی حسینی – ج16- چاپ هشتم- نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه

4- احکام موسیقی به ضمیمه رقص و قمار- سید مجتبی حسینی – ج22- نهاد نمایندگی مقام معظم ر هبری در دانشگاهها

5- انسان غنا موسیقی- احمد شرفخانی – چاپ سبحان – تابستان 86

6- نکته های ناب ج1 تا 5- گزیده بیانات رهبر فرزانه انقلاب در جمع دانشجویان و دانشگاهیان- نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها

7- 40 نکته درباره موسیقی – سید اسماعیل شاکر اردکانی- انتشارات پیام حجت چاپ دوم-85

8- سایت پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

9- مجله مبلغان ج 97- معاونت تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه قم

10- شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ